باید آزادی را همراه عدالت انتخاب کرد؛ یکی بدون دیگری بی معناست. اگر کسی نان شما را بگیرد آزادی شما را هم گرفته است و اگر کسی آزادی شما را برباید مطمئن باشید که که نان شما نیز در معرض تهدید است.
آدمها یکبار عمیقا عاشق میشوند، چون فقط یکبار نمیترسند همه چیز را از دست بدهند، اما بعد از همان یکبار ترسها آنقدر عمیق میشوند که عشق دیگر دور میایستد.
برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شبها بر کف اتاق میخوابید تا از آسایشی بهره نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد. چه کسی...؟! چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟!
حافظه فقرا از حافظه ثروتمندان کم مایهتر است. در مکان مرجهای کمتری دارد چون فقرا محل زندگی خود را کمتر ترک می کنند. در زمان هم با آن زندگی یکنواخت وتیره مرجعهای کمتری دارند. البته حافظهای هم هست که در دل جای دارد و میگویند از همه مطمئنتر است اما دل را هم رنج و کار فرسوده می سازد و در زیر خستگی زودتر فراموش میکند. زمان از دست رفته را فقط ثروتمندان باز می یابند برای فقرا فقط نشانههای مبهمی در راه مرگ بهجای میگذارد.