قصارها

جملات قصار و سخن بزرگان

عباس معروفی
سفر یعنی اینکه تو با دیدن یک درخت احساس کنی برای اولین بار است آن درخت را می‌بینی، وگرنه اینهمه خلبان و راننده شب و روز از جایی می‌روند به جای دیگر. هیچ درختی براشان تازگی ندارد. این که سفر نیست.
سفر یعنی دور شدن از یکنواختی. وسعت دید نسبت مستقیم دارد به بُعد مسافت؛ هرچه دورتر، وسعت دید بیش‌تر. و من این را پیش از سفر نمی‌دانستم. سفر یعنی اینکه وقتی صبح از خواب بیدار شدی تعجب کنی، و از خودت بپرسی من اینجا چه می‌کنم.
نظرات
250