ویکتور هوگو
آزمندی، زنجیری است که دست و پای هر آزادهای را خواهد بست.
ویکتور هوگو
ادبیات، راز پنهانی تمدن و شعر، راز پوشیده ی آرزوها است.
ویکتور هوگو
بهشت دولتمندان از دوزخ فقرا پدید آمده است.
ویکتور هوگو
به مرگ راضی شدن، به پیروزی دست یافتن است.
ویکتور هوگو
کینه و تنفر را به کسانی واگذار کنید که نمی توانند دوست بدارند.
ویکتور هوگو
وقتی نتیجه ی انتخابات آشکار شد، یعنی رأی بالاترین مرجع آشکار شده است.
ویکتور هوگو
لطف زن مانند ماسه خطرناک است.
ویکتور هوگو
هر چه از کوه بالاتر رویم، چشم انداز گسترده تری را می بینیم.
ویکتور هوگو
عذاب وجدان، بدتر از مرگ در بیابان سوزان است.
ویکتور هوگو
خدمت به وطن نیمی از وظیفه است و خدمت به انسانیت، نیم دیگر آن.
ویکتور هوگو
عشق، قانون و شهوت، دام است.
ویکتور هوگو
نمیدانید تا چه اندازه، خودباوری سبب باور به هر چیز دیگر میشود.
ویکتور هوگو
لبخند زن در دو جا آسمانی و فرشته مانند است: یکی، هنگامی که برای اولین بار با لبخند به معشوق خود می گوید دوستت دارم و دیگر، هنگامی که برای اولین بار به روی نوزادش لبخند می زند.
ویکتور هوگو
گسیختن رشته ی علایق فرزندی، غریزه ی برخی از خانواده های بینوا است.
ویکتور هوگو
رشک بردن را نادیده بگیرید و به کلی آن را فراموش کنید؛ زیرا این حس، همیشه شما را شکنجه خواهد داد.
ویکتور هوگو
برای کسی که در تصور زندگی میکند، راستی، بدبو است. آن که تشنهی چاپلوسی است، حیرت میآشامد و راستی، قی می کند [=برمی گرداند].
ویکتور هوگو
خشک سالی و بیماری در مقام مقایسه با جنگ، چیزی نیست زیرا خود این دو نیز ناشی از پیامدهای دشوار و ناهنجار جنگ هستند.
ویکتور هوگو
الماس را جز در ژرفای زمین نمی توان یافت و حقایق را جز در اعماق اندیشه نمی توان کشف کرد.
ویکتور هوگو
صالح ترین فرزندان آنهایی هستند که با اعمال خود باعث افتخار پدر و مادر خود شوند.
ویکتور هوگو
آینده ی کودکان بسته به تربیت پدر و مادر است.